واکسن.آمدن والدینم
89/4/7
دوشنبه صبح بهمراه مادر شوهر جان رفتم واکسن پارسا را زدم
ساعت 6 بعدظهر بود که مادر شوهرم آمد گفت مژده بده :بابات و مادرت آمدن من کلی ذوق کردم گرچه میدونستم که کمتر از 25 ساعت پیشم میموننبرام سرویس صبحانه دختر و پسری و دیس گل قرمز و کلی خوراکی آوردن
89/4/8
ساعت 9:30 شب مادرم و پدرم رفتن هرچی اصرار کردم که واستن ،نموندن و رفتن بازم تنها شدم
89/4/9
روز چهارشنبه رفتیم امامزاده آمنه خاتون .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی