مسافرت
بابا ماشین اجاره کرد و رفتیم شمال اولین مسافرت پارسای عزیزم آغاز شد.همراهانمان بابا حسین مامان جونم و بابا مرتضی بودنساعت 12شب رسیدیم خانه بابا حسن.آنقدر خوشال بودم که آمدم پیش خانوادم اما نگرانی برای دوری از پدرت هم برام آغاز شد.
بابامرتضی صبح با پدرشون برگشت اراک.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی