پارساپارسا، تا این لحظه: 14 سال و 4 ماه و 6 روز سن داره

pesaram

عشقی فراتر از زمان

پزشک اطفال (دکتر ایرانی)

دلم طاقت نیاورد و بچه را بردم پیش پزشک خودش ،اول وزنش کرد گفت 7/600 و گفت که با وجود اسهالش وزنش با تغذیه تکمیلی خیلی خوبه.همچنین افزودن که ماست بده و کته +دوغ و سوپ اما پارسا سوپ دوست نداره .درضمن گفتم آیا میشه شیر را بدوشم بدم بهش که در جواب ایشون گفتن مکیدن باعث تولید شیر میشه اما من روزا شیرمو میدوشیدم  با قاشق کوچیک میریختم تو دهان پارسا جونم و شبا میزاشتم  مستقیم شیرمو بخوره (اینکار باعث مچ درد و دست دردم شده بود) آخه با لثه اش محکم گاز میگرفت این کارو برای 5ماه ادامه دادم چون وقتی دندون دراورد بیشتر گاز میگرفت   تا 10 روز من درگیر این اسهال لعنتی بودم تجربه آی مادرا آب سیب ندین به بچه. مادر شوهر منم گف...
28 خرداد 1390

واکسن.آمدن والدینم

89/4/7 دوشنبه صبح بهمراه مادر شوهر جان رفتم واکسن پارسا را زدم   ساعت 6 بعدظهر بود که مادر شوهرم آمد گفت مژده بده :بابات و مادرت آمدن من کلی ذوق کردم گرچه میدونستم که کمتر از 25 ساعت پیشم میمونن برام سرویس صبحانه  دختر و پسری و دیس گل قرمز و کلی خوراکی آوردن 89/4/8 ساعت 9:30 شب  مادرم و پدرم رفتن هرچی اصرار کردم که واستن ،نموندن و رفتن بازم تنها شدم   89/4/9 روز چهارشنبه رفتیم امامزاده آمنه خاتون . ...
28 خرداد 1390

راه رفتن با روروئک

  89/3/23 یکشنبه عصر ساعت 5:50 دیدم پارسا با روروئکش راه آمد شاید 4قدم و بعد ایستاد. بینهایت خوشحال شدم.پسرم منتظر راه رفتنت بیصبرانه هستم. ...
28 خرداد 1390

کادو روز زن

خداوندا زیباترین لحظه ها را نصیب مادرم کن که زیباترین لحظه هایش را به خاطر من از دست داده است مادرم دوستت دارم ، روزت مبارک 89/3/10   روز دوشنبه رفتیم کادو روز زن گرفتیم برای مادر شوهر جان یک انگشتر .برای پارسا هم یک کلاه تابستانی و یکدست سرهمی.   یک انگشتر هم واسه من این پدر و پسر خریدن ،انگشترم نماد ماه دی هست دقت اینجا باشه که هیچ تبعیضی در انتخاب کادو اعمال نشد از جانب آقای همسر ...
28 خرداد 1390

آش دندون

89/3/7 برای پارسا آش دندون پختم و تمام عموها جز عمو بزرگه دعوتن .طبق معمول زحمت پلو را مادر شوهر عزیزم کشید و زحمت غذا با شوهر قشنگم بود که از بیرون تهیه فرمودن داشت یادم میرفت خودم هم زحمت سالاد کلم را کشیدم(خانمهای باردار دهانشان آب نیفتد) ...
28 خرداد 1390

آب بازی.درک واژه

89/3/4 پارسا پادشاه را گذاشتم تو وان حمامش دیدم داره آب بازی میکنه،من بسی شاد گشتم معنی بغل هم میفهمه در ضمن آقا همراه مادر بزرگش رفت خانه شان هرچی گفتم بیا بغلم روشو کرد اونطرف ...
28 خرداد 1390

غلتیدن

    89/2/31  امروز صبح دیدم پارسا به شکم برگشته و روی دستاش مانده .برام بینهایت شاد کننده بود.      ...
28 خرداد 1390

مرکزبهداشت

15فروردین صبح مرتضی نرفت سرکار و با هم رفتیم مرکز بهداشت 5.900 بودی     7 اردیبهشت مامانم صبح آمد خانمان (به خواهش من آخه واکسن 2ماهگی خیلی اذیت شدیم اصلا نمیزاشتیمت زمین آنقدر گریه میکردی تا تو بغل باشی تا 7شب کار ما بغل کردن حضرت آقا بود)   من و مامان باهم  رفتیم تا واکسنتو بزنی شکر خدا اذیت نشدی زیاد. ...
28 خرداد 1390

ختنه(جراحی بدون تزریق آمپول)

    میلاد رسول اکرم بود ، بابا مرتضی هم آمد از اراک و باهم رفتیم مطب عمو احمدم تا داماد بشی مامان، بابا مرتضی همراهم بودن اما هرچی اصرار کردم بابا حسن نیامد مامان دستاتو گرفته بود و آرامت میکرد. باباتم فیلم میگرفت ازت ،منم اسپری میزدم روی گلندت تو با اجازه من  روی پرستار عمو جیش کردی. جا داره اینجا  از عمو احمد کلی تشکر کنم راستی بابا حسن واست گوسفند گرفت و عمو علی اشرف قربانیش کرد.   ...
28 خرداد 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به pesaram می باشد