چند ماهی است که در عقد کردی و دل باخته کسی شده ای که قرار است شریک لحظه هایت شود.و به علت دلتنگی و دوری از اون به سفر تن میدهی تو پاک و مطهری. با هم نقشه سفر کوتاه را میکشید و به همه علام میکنید سفرتان زیارتی هست تا قبل از افتادن در جاده عشق و خطر .یک جمله زیبا میگوید : خدایا به امید تو و راهی میشوید .در این هنگام به دو راهی رسیده از جاده زیارت به جاده سیاحت تغییر مسیر میدهید و ... کم کم سفر به اخرین ساعات میرسد تو در راه برگشت ولی چرخ روزگار با تو نمیچرخد و تاریکی شب هم دست در دستش میگذارد جاده را اشتباهی طی میکنید .حس بدی وجودت را گرفته احساست میگویید که خداکنه جان سالم به در برید ماشین بین کلی کامیون و ترانزیت سکته میکند و تو .....انگاه...