نوازش؟
9دیماه در حال گذاشتن عکس در وبلاگت بودم که دیدم آمدی صورت مخمل گونت را که به لطافت گلبرگ رز سیاه هست به دستان سردم مالیدی و با معصومیت خاصی گفتی: عزیزم،خوشگلم به من لطفا ژله بده با عشق برایت ژله آوردن اما گویا شکر ریزان شروع شد اینبار گفتی: من دوست دارم عزیزم ژله بده . . . حالا نمیدونم واقعا اون لحظه لطف خدا بسیار بود که شامل حال من شد یا عشق به ژله باعث روحیه شاعرانت شده بود ؟؟؟؟؟؟؟/ 90/10/12 کلمه بعدی که بیجا بکار بردی کلمه پدر سوخته بود آنهم آنزمانی که رفتم از مهپا روفرشی بگیرم به فروشنده که دختر خوبی هم بنظر میرسید گفتی : پدرسوخته.تو پدرسوخته ای. در آنزمان نمیدونستم بخندم یا دعوات کنم&...
نویسنده :
gelareh
19:09